تاریخچه موشن گرافیک از آنچه تصور می کنید طولانی تر است

ممکن است تصور کنید که تاریخچه موشن گرافیک به زحمت به چند سال قبل باز می گردد. زیرا آن چه که با شنیدن اصطلاح موشن گرافیک در ذهن اکثر افراد تداعی می شود ویدیوهای مدرن و خوش آب و رنگی است که در تلویزیون و شبکه های اجتماعی به چشم می خورند. ولی جالب است بدانید که تاریخچه موشن گرافیک به بیش از صد سال پیش بازمی گردد.

شروع تاریخچه موشن گرافیک از ابتدای قرن بیستم

شاید اولین باری که موشن گرافیک به شیوه امروزی آن به کار گرفته شد هنگامی بود که فیلم های سینمایی طولانی مدت در سینماها اکران شدند. در آن زمان عنوان فیلم با استفاده از تکنیک های موشن گرافیک روی پرده سینما به نمایش در می آمد.

این کاربرد موشن گرافیک به صورت عمده در اوایل سده 1900میلادی با اکران فیلم هایی چون “سرقت بزرگ قطار” و “آلیس در سرزمین عجایب” (1903) آغاز شد. این نوع استفاده از موشن گرافیک برای تیتراژ ابتدایی فیلم ها از همان زمان تبدیل به یک استاندارد شد. به طوری که در حال حاضر هم از موشن گرافیک برای نمایش عنوان فیلم استفاده می شود.

از دهه 1920 میلادی استفاده از موشن گرافیک در تیتراژ ابتدایی فیلم ها پیشرفت بسیاری کرد. از آن زمان به جنبه زیبایی شناختی و روایت داستان فیلم ها اهمیت زیادی داده می شد. برای همین هنگام ساخت موشن گرافیک برای فیلم از اشکال هندسی نامعمول و انتزاعی استفاده می شد.

تا دهه 50 میلادی با توسعه تکنولوژی تکنیک های جدیدی برای خلق انیمیشن و تصاویر متحرک به دست آمد و تیتراژهای ابتدایی فیلم ها به سطح بالاتری رسیدند. در طول این سالها به نظر می رسید که هر عنوان فیلم که با کمک موشن گرافیک ساخته شده بود گوی سبقت را از نمونه های قبلی می رباید.

از همان اوایل قرن بیستم تیتراژهای ابتدایی فیلم ها برای توصیف حال و هوای فیلم ضروری بوده اند. به عنوان مثال حروف سیاه رنگ و بزرگ و خشن برای فیلم ای ترسناک به کار برده می شدند، در حالی که حروف ظریف و خوش خط برای فیلم های رومانتیک استفاده می شدند.

معیارهای ارزیابی موفقیت موشن گرافیک را بهتر بشناسید

پس از طراحی ویدیوی تبلیغاتی موشن گرافیک و توزیع آن، نوبت به ارزیابی موفقیت ویدیو موشن گرافیک می رسد. احتمالاً افراد زیادی از ویدیو موشن گرافیک شما بازدید کرده باشند و داده های زیادی در اختیار شما قرار گرفته باشد. با این حال ممکن است ندانید کدام داده ها و چه معیارهایی را برای ارزیابی موفقیت موشن گرافیک مورد تحلیل قرار دهید. پیش از این 5 دلیل عدم موفقیت ویدیوهای موشن گرافیک را برشمردیم. در این مقاله با معیارهایی آشنا می شوید که به کمک آن می توانید میزان موفقیت موشن گرافیک را ارزیابی کنید.

ابتدا تعریف خود از موفقیت را بیان کنید تا بعد بتوانید آن را ارزیابی کنید

پیش از آن که معیارهای ستجش موفقیت ویدیو موشن گرافیک را معرفی کنیم لازم است درک روشنی از مفهوم موفقیت در ذهن داشته باشید. تعیین کنید دقیقاً در نظر داریدبا کمک موشن گرافیک به چه هدفی دست پیدا کنید. یک یا دو هدف اصلی را انتخاب کنید.

پس از آن مشخص کنید مخاطبان مورد نظرتان چه افرادی هستند. سعی کنید گروه مشخصی از مخاطبان را که مایلید تبدیل به مشتریان شما شوند در نظر بگیرید. در نهایت تعیین کنید برای ارزیابی موفقیت موشن گرافیک به چه داده هایی نیاز دارید. ممکن است داده های زیادی در دسترس شما قرار داشته باشند ولی تنها بخشی از این داده ها مفید هستند.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با معیار تعداد بازدید

معیار “تعداد بازدید” مهم است ولی برای ارزیابی موفقیت موشن گرافیک کافی نیست. تعداد بازدید نقطه شروع فرایند ارزیابی است بنابراین با در نظر گرفتن تنها این معیار قضاوتی انجام ندهید. تعداد بازدید ویدیو موشن گرافیک می تواند به شما نشان دهد که عملکرد کلی آن چگونه بوده است اما برای سنجش موفقیت واقعی آن باید معیارهای دیگری را نیز در نظر بگیرید.

 

هر شبکه اجتماعی تعریف مخصوص به خود را از “1 بار بازدید ویدیو” دارد. مثلاً در یوتیوب پس از پخش 30 ثانیه از یک ویدیو 1 بازدید حساب می شود ولی در فیسبوک این زمان 3 ثانیه است. در نظر گرفتن این استانداردها را هنگام انجام بررسی های خود فراموش نکنید.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با معیار میزان درگیر شدن مخاطب

میزان درگیر شدن مخاطب معیاری دیگر برای سنجش کیفیت ویدیو موشن گرافیک شما است. این معیار اهمیت زیادی دارد. آیا بینندگان برای ویدیو موشن گرافیک شما نظری نوشته اند؟ آیا آن را با دوستان خود به اشتراک گذاشته اند؟

اگر میزان درگیر شدن مخاطب بالا باشد یعنی پیام جذابی را از طریق موشن گرافیک به آن ها منتقل کرده اید و آن ها با ویدیو موشن گرافیک شما ارتباط برقرار نموده اند. اما اگر میزان درگیر شدن مخاطبان با ویدیو موشن گرافیک شما چندان بالا نباشد باید بررسی کنید که چه عاملی باعث آن شده است. فراموش نکنید که در فضای اینترنت حجم اطلاعات به قدری زیاد است که حواس بینندگان به آسانی پرت می شود و جلب توجه آن ها برای حتی چند ثانیه کار مشکلی است.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با معیار تعداد دفعات پخش در سایت اصلی

نرخ دیده شدن ویدیو موشن گرافیک در سایتتان میزان مرتبط بودن آن را با حوزه فعالیت شما نشان می دهد. هنگامی که ویدیو موشن گرافیک را در سایت قرار می دهید دو معیار را باید بررسی کنید: تعداد بازدید صفحه و تعداد دفعات پخش. با ترکیب این دو معیار نرخ پخش ویدیو به دست می آید که به معنی درصدی از بازدیدکنندگان است که از سایت شما بازدید کرده و ویدیو موشن گرافیک موجود در سایت را تماشا کرده اند.

این معیار به شما نشان می دهد که چه نوع محتوایی در بازدید کنندگان سایت شما ایجاد علاقه و واکنش نموده است. همچنین می توانید با در نظر گرفتن این معیار تجربه کاربری وبسایت خود بهبود دهید و تلاش کنید بازدید کنندگان نه تنها موشن گرافیک شما را ببینند بلکه به مشتریان واقعی شما تبدیل شوند.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با معیار میزان به اشتراک گذاشته شدن

تعداد دفعاتی که ویدیو موشن گرافیک شما به اشتراک گذاشته می شود می تواند میزان اثرگذاری اجتماعی آن را نشان دهد. زیرا قانون نانوشته ای در اینترنت وجود دارد که بیان می کند اگر کاربران محتوایی را دوست داشته باشند آن را به اشتراک می گذارند.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با معیار نرخ کلیک

در پایان اکثر ویدیوهای تبلیغاتی موشن گرافیک یک دعوت یا فراخوان وجود دارد و تعداد دفعاتی که کاربران روی این فراخوان کلیک می کنند نرخ کلیک نامیده می شود. معیار نرخ کلیک برای اندازه گیری میزان درگیر شدن مخاطبان بسیار ارزشمند است. اگر این نرخ بالا باشد به این معنی است آنچه در ویدیو موشن گرافیک خود نشان می دهید به حد کافی در بینندگان ایجاد انگیزه می کند که تا پایان آن را تماشا کنند و در آخر به دعوت آن پاسخ دهند.

ارزیابی موفقیت موشن گرافیک با این معیار بسیار پراهمیت است. زیرا میزان قدرت آن برای ایجاد افزایش در فروش و نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری را نشان می دهد. همچنین می توانید با کمک این داده ها تصمیم های بهتری برای ویدیوهای موشن گرافیک بعدی خود بگیرید